مشاعره با حرف ط
![]()
طوطی دم دینار نشان است آن لب
غماز و دو روی از پی آن است آن لب
زنهار میالای در آن لب نامم
کآلودهٔ لبهای کسان است آن لب
خاقانی
![]()
طبیب شعر که هر درد را دوایی گفت
به درد عشق نداند کسی چه درمان گفت
وصال شیرازی
![]()
طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق
کاندرین دامگه حادثه چون افتادم
![]()
طاقت ز کفم رفت و ندانم چه کنم
یادش همه شب در دل غمگین دارم
امام خمینی(ره)
![]()
طبیبا درد سر کم کن که من بیمار هجرانم
به دارو احتیاجم نیست از درد عشق می نالم
![]()
طبعی به هم رسان که بسازی عالمی
یا همتی که از سر عالم توان گذشت
کلیم کاشانی
![]()
طلب کردم ز دانایی یکی پند
مرا فرمود با نادان مپیوند
سعدی
![]()
طبع کودک را به شیرینی خوش است
او نداند هر چه شیرین ، نی خوش است
![]()
طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد
در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد
![]()
طهارت ارنه به خون جکر کند عاشق
به قول مفتی عشقش درست نیست نماز
![]()